تو این مدتی ک ننوشتم یعنی حرفی ک ارزش نوشتن داشته باشه رو نداشتم.بجاش تو دفترم شعرا و متنایی که اسکرین شات میگرفتم و مینوشتم.اینو دوست دارم.داشتم به تاریخای دفترم نگاه میکردم ،تعجبم گرفت!یعنی دوسه ساله که دارم توش مینویسمعمرامون چقدر بی برکت شدن:(: یمدته بدجور تحت فشارم،روحی روانی خلاصه همه جوره،این همه ضعف رو دوست ندارم اینکه اینقدر به خودم دارم سخت میگیرم رو دوست ندارم،دقیقا دارم خودمو به فنا میدم.روابطم با بقیه خیلی بد شده و اینو هم دوست دوست منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

azarca1003.rozblog.com طلوع دوباره توپ دانلود اشعار علیرضا ابراهیم پور گیلانی راهنمای خرید کالا و سرویس های مختلف آموزش ترفند های کامپیوتر وبی | وبگاه تفریحی اسپنتان