یک روز استثنایی! بازم جونُم برات بگه صبح امروز نه خیلی زود و نه خیلی دیر رفتم نونوایی نون تافتون،اول بگم یادش به خیر وقتی خیلی کوچک بودم بعد از چهاراه حسینی که پاتوق همولایتی ها بود یه نون تافتونی بود و شایدم هنوز هست که اون موقع بهترین تافتونی رو داشت بگذریم و بهتره وارد خاطرات نشم. امروز15 دقیقه رکاب زدم تا رسیدم به نونوایی،نون م و خودمو به مرکز شهر رسوندم پس از انجام کارهای جانبی به طرف خونه حرکت کردم. خیلی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تازه تربن اخبار ایرانی ها گروه سی طرح،بانک افزودنی های فتوشاپ مطالب درسی مقطع ابتدایی ذِهـنِ یهِ کآرتـن خـوآب ارزانی آنگاه که زمانش سر برسد،خواهم پرید/افتادم خدمات اینترنتی رخشان برنامه اسکان1