خواهي كه از درازي شب با خبر شوي بنگر دمي بديده ي شب زنده دار من خواهي خبر زسوز دل مرغ حق شوي بشنو تو ناله هاي دل بيقرار من پروين برفت و زهره ي شب زنده دار رفت يارب سر نمي رسد اين انتظار من باز آه بياد آن شب زيبا كه تا سحر مفتون و بيقرار تو بودي كنار من شبهاي انتظار گذشت از حساب و نيست ديگر اميدآنكه بيايد نگار من پري نگهباني منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ممبرپلاس|افزایش اعضای واقعی کانال تلگرام نسیم سبز مـن بــه خــواســتــنــت دچـــارم تخفیف پکیج کیت کارآموز کده دست نوشته های یک پسر دلنشین ماشینهای ساختمان و راه سازی سایت رسمی علی همراز